در دنیای رنگارنگ مد و استایل، هر روسری داستانی از خود روایت میکند. بعضی روزها، سبک و سیاقی نیاز به روسریهای قواره 100 دارد؛ آن روسریهایی که با باز کردنشان، دنیایی از طرحهای پرپیچ و خم و رنگهای غنی به دور سر و شانههایمان میپیچند. این قوارههای بزرگ که در همنشینی با ابریشم نرم یا پارچههای نخی خنک، به استایل ما وزنی از ظرافت و جلال میدهند. انگار هر تاب خوردن لبههایشان در نسیم، نجوایی از خاطرات گذشته است؛ خاطراتی از دالانهای بازارهای قدیمی، جایی که این روسریها از پشت ویترینهای شیشهای بر ما لبخند میزنند.
اما دنیای مد، دنیایی سیال و بیقرار است. روزهایی هست که سر و کله مینی اسکارفهای کوچک پیدا میشود؛ همان اکسسوریهای ریزنقش که بهجای آنکه همهچیز را بپوشانند، فقط به گردن یا مچ دست گره میخورند. ساده، اما پرجلوه. مینی اسکارف، با جسارت خود به ما میگوید: “برای شکوه نیازی به اندازه نیست.” این کوچولوهای بازیگوش، یادآور روزهایی هستند که استایلها سادهتر اما جذابتر بودند؛ و اینک دوباره در دنیای مد ما جولان میدهند، به کیفها، کلاهها و حتی دستها زینت میدهند.
و در این میان، کجا میتوانیم از روسریهای سنتی ایران سخن نگوییم؟ قوارههای بزرگی که گویی برای روستاهای مهآلود و کوهستانهای سبز دوخته شدهاند، تا گیسوان بلند و سیاه زنان سرزمینمان را در دل پارچههای مزین به نقوش سنتی پنهان کنند. این روسریهای قواره بزرگ، گاه آنقدر وسیعند که میتوانند بهتمامی دنیای یک زن را در خود جای دهند؛ پوششی که با هر گرهای، داستانی از قالیهای دستباف، نقاشیهای مینیاتور، و فرهنگ هزار ساله را زنده میکند.
اما هر استایلی داستان خاص خود را میطلبد. استایلهای رسمی و کلاسیک به قوارههای 100 نیاز دارند؛ برای شانه کردن لباسهای رسمی و جلوه دادن به شخصیت. استایلهای روزمره و سادهتر شاید قوارههای کوچکتری بخواهند که بیشتر از راحتی، حس آزادی و نشاط را منتقل کنند. و آنهایی که به دنبال استایلی مدرن و متمایز هستند، قطعاً به سراغ مینی اسکارفها میروند؛ جایی که یک گره ساده میتواند روایتگر یک انقلاب کوچک در سبک پوشش باشد.
در نهایت، هر قواره، هر پارچه و هر طرحی، بخشی از هویت ما را بازتاب میدهد؛ از کلاسیک و سنتی تا مدرن و شیک. استایل ما، انتخاب ماست و این انتخاب، خود داستانی دارد که باید با شور و ظرافت نوشته شود.